بازنشر یادداشت روز سه شنبه ۱۵ بهمن

منظور از سینمای انتقادی در این مختصر، برخی آثار سینمایی منتقد وضع موجود در میانه سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ در آمریکا و اروپا (ایتالیا) است. دوران پس از جنگ جهانی و بحران اقتصادی و فقر، علی القاعده بر سینمای غرب تاثیر می گذاشت، چرا که سینما در مغرب زمین -بر خلاف سینمای مفلوک ایران- از دل جامعه برآمده و به مساله اجتماعی پایبند است، گرچه عنوان پرطمطراق سینمای اجتماعی را یدک نمی کشد.

در آمریکا برخی آثار انتقادی شکل گرفتند که از نمونه های مهم آن می توان خوشه های خشم (جان فورد) را برشمرد. در اروپا نیز شکل گیری نهضت نئورئالیسم در سینما، آثار بسیار زیبایی آفرید که از جمله نامدارترین آنها می توان به جاده (فدریکو فلینی)، آلمان سال صفر (روبرتو روسلینی) و اثر بدیعی چون زمین می لرزد (لوکینو ویستی) اشاره کرد.

اگرچه با روی کار آمدن جوزف مک کارتی -که به موج سانسور مک کارتیسم در آمریکا انجامید- و نیز ریاست جولیو آندرئوتی بر اداره هنرهای نمایشی ایتالیا، آنچه مسامحتا سینمای انتقادی نامیدیم، با سانسورهای دولتی مواجه شد و عمری بیش از یک دهه نیافت، اما بازخوانی آثار برجای مانده از این فیلمسازان، می تواند به ما در رسیدن به سینمای اجتماعی کمک کند.

اگر این بازخوانی به تقلید ظاهری، و الگوبرداری های سطحی منجر نشود، می تواند آغاز راهی باشد بر شکل گیری سینمای اجتماعی در ایران، زیرا به عقیده من سینمای اجتماعی در ایران شکل نگرفته و هیچگاه به معنای واقعی حضور نداشته است. به امید آن روز.
 

چالش های عدالت خواهی در سینما

تنها یکبار زندگی می کنید

لزوم بازخوانی سینمای انتقادی

سینمای ,اجتماعی ,انتقادی ,آثار ,شکل ,های ,سینمای اجتماعی ,در آمریکا ,سینمای انتقادی ,که از ,برخی آثار

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه کلینیک تسنیم کلینیک پوست و مو RAEEN_HR پایگاه رسانه ای رونق تولید آرامش با نیلک لوله مانیسمان فروشگاه تلویزیون beamerboy فن و هواکش نقد شبهات . اسناد الولایة